این روزها هاشمی رفسنجانی برای پوشاندن افتضاح ماجرای عربستان و بیانیه ی
لوزان و رای نیاوردن در مجلس خبرگان، فراموش کردن اثبات فساد اقتصادی و
اتهامات سنگین امنیتی فرزند نور چشمیش مهدی، برای پوشاندن عدم تحقق وعده
های اقتصادی دولت و ... باید به هر دری بزند تا افکار عمومی را منحرف کند.
خاطره سازی های عجیب و غریب چند سالی است یکی از بهترین شیوه های ایشان
برای انحراف افکار عمومی شده است!
خاطرات نقل شده توسط
تکیه گاه فتنه ی شکست خورده ی ۸۸ انقدر بی پایه است و برخلاف سخنان و سیره ی
ده ساله ی امام بزرگوار است که اصلا نیازی به اثبات دروغ بودن آنها نیست.
اما بد نیست این سخن امام را بازخوانی کنیم:
صفحه ی آخر
وصیت نامه امام خمینی(ره): "اکنون که من حاضرم بعض نسبتهای بیواقعیت به
من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض میکنم
آنچه به من نسبت داده شده یا میشود، مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من
یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی
چیزی گفته باشم. اشخاصی در حال حیات من ادعا نمودهاند که اعلامیههای
اینجانب را مینوشتهاند. این مطلب را شدیدا تکذیب میکنم. تاکنون هیچ
اعلامیهای را غیر شخص خودم تهیه کسی نکرده است... من در طول مدت نهضت و
انقلاب به واسطهی سالوسی و اسلامنمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و
تمجیدی نمودهام که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شدهام. آن تمجیدها
در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار مینمایاندند و
نباید از آن مسائل سوء استفاده شود؛ و میزان در هر کس حال فعلی او است"
خیلی جالب و بموقع بود