بسم الله الرحمن الرحیم....

ذوالشهادتین امام(ره)، علامه زمان


همیشه یکی از راه های شناختن شخصیت ها ،میتواند مراجعه به سخنان بزرگان دیگر در مورد ان شخصیت باشد.سخنان بزرگان در مورد علامه فیلسوف آیت الله مصباح یزدی:
 

"اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت هایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا، این شخصیت عزیز و عظیم القدر، خلأ آن عزیزان را در زمان ما پر می کند...» این جملات بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در تجلیل از شخصیت «آیت الله محمدتقی مصباح یزدی» است. درست در همان دوره منتهی به زمان ایراد این سخنان بود که جریان نفاق، جنگ رسانه ای سنگینی در تخریب چهره این عالم دردمند و مبارز به راه انداخته بود؛ جریانی که در نهایت با فتنه گری در سال 88 نقاب از چهره برانداخت و صحت سخنان و مواضع استاد مصباح در آن سالها را در عمل به اثبات رساند. رهبر معظم انقلاب پس از آنکه در سال 78 فرمودند: «بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقای مصباح را می شناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام ارادت قلبی دارم.» حمایتهای خود را از این عالم بصیر انقلابی همچنان ادامه دادند و در حالی که موج تخریبها علیه ایشان همچنان ادامه داشت، یک سال بعد در جمع دانشجویان طرح ولایت فرمودند: «این هجوم های تبلیغاتی که به شخصیت های برجسته و انسان های والا و بااخلاق برجسته وارد می کنند، نشان دهنده اهداف و نیات دشمن است. یک نفر مثل جناب آقای مصباح که حقیقتاً این شخصیت عزیز، جزو شخصیت هایی است که همه دلسوزان اسلام و معارف اسلامی از اعماق دل بایستی قدردان و سپاس گزار این مرد عزیز باشند، مورد هجوم تبلیغاتی قرار می گیرند! حرف رسا و نافذ، منطق قوی و مستحکم هر جایی که باشد، آن جا را دشمن زود تشخیص می دهد، چون حسابگر است. دشمن آن جا را می شناسد و به مقابله اش می آید. با مرحوم شهید مطهری هم همین جور برخورد کردند.» برای کسانی که پای درس علامه طباطبایی نشسته بودند و سالها هم بحث و هم درس استاد مصباح بودند مقایسه او با شهید بزرگوار مرتضی مطهری چندان غریب نبود؛ آنها خود، از زبان علامه شنیده بودند که «مصباح در میان شاگردان من مثل انجیر در میان سایر میوه هاست؛ چرا که فکر او هیچ چیز دورانداختنی و زایدی ندارد.» مطهری قهرمان مبارزه با التقاطهای عصر خود بود و با مارکسیسم در ستیز؛ مصباح نیز قهرمان مقابله با لیبرالیسم، پلورالیسم و دیگر افکار التقاطی جریانات غربزده.

 

آیت الله مصباح علاوه بر نقش روشنگری در برابر جنگ تمام عیار فکری و فرهنگی دشمن با نشر عقاید عقلانی ناب اسلام به عنوان پشتوانه تئوریک نظام اسلامی شناخته می شود؛ رهبر معظم انقلاب در سال 84 این «منبع فکر و اندیشه بی غل و غش معارف اسلامی» را عقبه تئوریک نظام دانستند و خطاب به مسؤولان دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه فرمودند: «مجموعه اى از متفکران، علما، و سابقه دارها در امر دین...عقبه تئوریک نظام هستند و آن را تشکیل مىدهند...الان ما در حوزه قم علمایى داریم، بزرگانى داریم، صاحبنظرانى داریم، اندیشه پردازان یا تئوریسینها و ایدئولوگهایى داریم، ما شخصیت علمىِ فکرىِ روشنفکرىِ برجستهاى مثل آقاى مصباح یزدى را در قم داریم.»

 

یکی از شاگردان حضرت امام نقل می کند: «در اوایل نهضت حدود سال 41 و 42، شخصی از حضرت امام اجازه می خواست؛ برای این مسأله باید دو نفر شهادت می دادند. آیت الله مصباح که شهادت دادند امام فرمودند: شهادت ایشان کافی است ایشان ذوالشهادتین است و شهادتش به جای دو شاهد پذیرفته می شود.» شهید والامقام بهشتی در نامه ای خطاب به استاد مصباح چنین آورده است: «دوست عزیز سلام بر شما و بر دوستان و رفقای یکدل... در پى ساعت دنجى بودم که بتوانم با آقاى مصباح که «مصباح دوستان» است با فکرى فارغ گفتگوکنم.»

مرحوم آیت الله مشکینی در اوج تهمتها و تخریبها علیه استاد مصباح در دوران اصلاحات، درباره ایشان فرمود: «حوزه ها باید دهها سال سهم امام بخورند، هزاران نفر در اینجا تحصیل کنند تا در هر عصری یک یا چند نفری نظیر آیت الله مصباح به دست آید. اگر ده نفر عالم بزرگ در حوزه پیدا کنید، یقیناً یکی از آنها آیت الله مصباح است. ما به عظمت او معتقدیم، ما او را دوست داریم، او یکی از خزانه های وجودی ماست، یکی از بزرگان حوزه ماست، بنده خودم علاقه به این آقا دارم، برای اینکه شمشیر برنده اسلام در مقابل کفر است، لذا خیلی با او دشمن هستند. علامت اینکه این شخص همراه با اسلام است و فداکار اسلام است همین فراوانی حمله ها علیه ایشان است.» در همان زمان علامه حسن زاده املی هم در دفاع از شخصیت آیت الله مصباح فرمود: « آقای مصباح انسان زحمت کشیده ای است. من با ایشان همدرس و همبحث بوده ام، خدا را شاهد می گیرم که پشت سر ایشان نماز می خوانم. از دیشب که این مطلب (اهانت کاریکاتوریست روزنامه آزاد) را شنیدم حالم دگرگون است.»

 شخصیتی که رهبر حکیم انقلاب او را مطهری زمان نامیدند و فیلسوف متأله آیت الله جوادی آملی در مورد او گفته است: «روحی له الفداء»، بی شک وجود کم نظیری است که پی بردن به عمق افکار و اندیشه هایش نیاز به پژوهش و تدقیق عالمانه دارد تا در پس حجابهای معاصرت مستور نماند و مبنا و مصباح حرکتهای بصیرت افزای جریانات انقلابی قرار گیرد".


2
در محضر علامه مصباح


یکشنبه دوهفته پیش توفیق شد در نمازخانه مدرسه علمی پژوهشی امام خمینی(ره) در شهر مقدس قم همراه جمع زیادی از دانشجویان شرکت کننده در دوره آموزشی طرح ولایت(سطح 1) خدمت حضرت علامه مصباح یزدی رسیدیم! از شب قبلش که خبر این دیدار را به ما دادند، شخصا خیلی اشتیاق داشتم که شخصیت بزرگواری مثل علامه مصباح را که تعریف های منحصر به فرد حضرت آقا وبزرگان دیگر را در موردشان خوانده بودم وهمیشه از مواضع ونظرات بسیار خوب اعتقادی وسیاسی ایشان استفاده ها میکردم از نزدیک ببینم.

حدود هزار نفر دانشجوی بسیجی بودیم. بعد از چند دقیقه انتظار آیت الله تشریف آوردند. صلی علی محمد یاور رهبر آمد. صلی علی محمد عمار رهبر آمد.

ایشان را تا حالا از نزدیک ندیده بودم. بسیار پیر هستند(حدود 80 سال سن دارند). سخنانشان را با دعای فرج شروع کردند واولین چیزی که ازشان یادگرفتم توجه خاصی بود که به نظر می امد در حین خواندن دعا دارند...

بعد از دعا وخوش آمد گویی به ما و تبریک دهه فجر،اندکی تامل کردند وبعد فرمودند:این روزها که با خودم فکر میکنم میبینم انصافا جای امام(ره) چقدر خالیه...! وبعد شروع کردند به سخنانی در مورد انقلاب وبیداری مسلمانان دیگر. البته در همان ابتدا نکته خاصی گفتند!فرمودند اعتقاد شخصی بنده اینکه امام(ره) الان در این فضا حضور دارند!وبعد با لبخند گفتند حالا شما میخواهید باور نکنید ولی این اعتقاد قلبی بنده است.تودل خودم گفتم که ایشان چیزی میبینند که حکما ما نمی بینیم.

توفیق بود 45 دقیقه برایمان صحبت کردند.جدا از سخنان خوبی که عرض کردند واستفاده کردیم خیلی هم توجه داشتم که به  رفتارهایشان هم دقت کنم. بخاطر همین خیلی حواس جمع بودم! اولین چیزی که از علامه بسار مشهود بود-چه در مدل حرف زدنشان چه در رفتارشان- تواضع ایشان بود.

در اواسط سخن شخصی که کنار ایشان بود آمد ومیکروفن را کمی به دهان ایشان نزدیک تر کرد. بعد از چند دقیقه دوباره شخص دیگری-از مسئولین موسسه بود به گمانم-آمد وباز سعی کرد میکروفن را نزدیک تر کند! این بار علامه عکس العمل نشان دادند! وبا خنده وحالت شوخی به کسی که میکروفن را نزدیکتر کرده بود گفتند، فایده نداره مشکل از پیری ماست!جمعیت خندیدند(یعنی اگر صدا ضعیفه با نزدیکتر کردن میکروفن کار درست نمیشه مشکل از پیریه!)
بعد عرض کردند من افتخاردارم که سرباز کوچکی برای رهبر باشم.افتخار سربازیش را دارم اما دیگه از ما گذشته وپیر شده ایم! جمعیت صلوات فرستادند!

علامه خاطره هایی از سفرهای قبل انقلاب شان به مصر وسوریه هم و سفرشان به آمریکا تعریف کردند که بسیار جالب بود.

خلاصه این دیدار وتوفیق حضور در محضر آیت الله مصباح یزدی(حفظه الله)یکی از خاطره انگیز ترین روزهای عمرم بود...

3
منتظر مطالب بیشتر از جمله،مطلب "در محضر علامه مصباح2" ومسائل انتخاباتی مربوط به این عالم بزرگوار در روزهای آینده باشید!