قل انما اعظکم بواحده ان تقوموالله مثنی و فرادا

۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۱ ثبت شده است

بهجت دل امام و آقا

بسم الله الرحمن الرحیم

به مناسبت سومین سالگرد رحلت جانسوز عارف روشن ضمیر حضرت آیات الله العظمی محمدتقی بهجت(ره)

خاطراتی از آیت الله بهجت به روایت حجت الاسلام آقاتهرانی

بارها قرار بود آقا بیاید ولی....

۰ نظر
ایمان ایرانی

ملت چرا آمد؟ / اندراحوالات انتخابات مجلس


دو روز قبل از انتخابات 12 اسفند-انتخابات ناموسی 12 اسفند!- رهبر عزیز انقلاب با جمعی از خانواده شهدا و ایثارگران وقشرهای مختلف مردم دیدار کردند.توفیق بود من هم همراه جمع دیگری از رفقای دانشجوی بسیجی در این دیدار حضور داشتیم. قبل از آغاز سخنرانی حضرت آقا جماعت شعر قشنگی را آماده کرده بودند.به نظرم بهترین جواب این سوال که "ملت چرا آمد؟" در همین شعر است که حرف همه ملت بود وهست...

فایل صوتی این سرود در قسمت سمت چپ وبلاگ گذاشته شده.فایل را play کنید وهم زمان متن را بخوانید!

پر می‌کند خاک از حضورش ساغرش را
سرشار از گل می‌کند پا تا سرش را

آن روز حتی آفتاب روشنی بخش
حس می‌کند دستان سایه گسترش را

می‌آید و می‌آورد از سمت یثرب
همراه خود عطر دعای مادرش را

حظ می‌برد جان لحظه لحظه از حضورش
حس می‌کند دل لحظه لحظه محضرش را

می‌آید از راه – یک روز آخر
فرزند زهرا – فرزند حیدر – الله اکبر

***

خورشید را هر جلوه یارانیم امروز
ما وارثان سربدارانیم امروز

ما با امام از فیضیه بودیم همراه
دیدیم در فریاد او سیر الی الله

تکرار عاشورا در این بوم و بر از ماست
آلاله‌های هفده شهریور از ماست

آوازهای صبح روح انگیز از ماست
آری قیام مردم تبریز از ماست

امت به پا شد – از یاری ما
خیره جهان از – بیداری ما – الله اکبر

***

با عزم خود روح خدا را شاد کردیم
وقتی که خرمشهر را آزاد کردیم

فکه، شلمچه، با هزاران گنج از ماست
هنگامه‌های کربلای پنج از ماست

همت، صلابت، شوق و شور،‌آقایی از ماست
چمران، مفتح، باکری، بابایی از ماست

بادا همیشه شأنتان عالی شهیدان
در این حماسه جایتان خالی شهیدان

هرگز نخواهد – رفت از دل و جان
یاد خمینی – یاد شهیدان- الله اکبر

***

امروز آن دوران غم غالب گذشته
آن سختی شعب ابی طالب گذشته

امیدها جاری ست، ترس و بیم هرگز
تحریم‌ها باقی، ولی تسلیم هرگز

ما افتخارات جهانی کم نداریم
از گفتنش دیگر ابایی هم نداریم

ما خصم اسرائیل را همراه بودیم
در جنگ پشتیبان حزب الله بودیم

یاران حق را – بودیم همراه
ذکر لب ما – نصر من الله – الله اکبر

***

ما غزّه را یاور شدیم آن روز در خون
گفتیم و می‌گوییم بار دیگر اکنون

با هر که اسرائیل را در جنگ باشد
تنها سلاح او اگرچه سنگ باشد

تا پای جان یاری‌گرِ آن سرفرازیم
باید که اسرائیل را نابود سازیم

گفتیم ما، اما خدا بود و خدا بود
کشتی نشین بودیم ما او ناخدا بود

کن قسمت ما – یارب سعادت
شوق عبادت – شور شهادت – الله اکبر

***

اکنون به میعادی دگر در شوق و شوریم
در روز جمعه صف به صف غرق حضوریم

در روز جمعه شور محشر را ببینید
تکرار فتح بدر و خیبر را ببینید

باید که خواب دیده دشمن بگیریم
تا انتقام احمدی‌روشن بگیریم

در روز جمعه صف به صف آماده هستیم
ما جان نثار رهبری آزاده هستیم

اهل وفاییم – دنیا بداند
حاشا که رهبر – تنها بماند – الله اکبر
۰ نظر
ایمان ایرانی

یوسف خمینی

بسم الله الرحمن الرحیم

پریروز توی مسجد پیامبر اعظم (ص) آقای احمد توکلی به مناسبت مرحله دوم انتخابات مجلس صحبت میکردند که در میان صحبت هایشان خاطره ای بسیار شنیدنی از حضرت آقا تعریف کردند:


در زمان ریاست جمهوری حضرت آقا یک روز من و آقای پرورش (یکی از وزرای اوایل انقلاب) رسیدیم خدمت ایشان و با هم صحبت میکردیم وقتی که خواستیم مرخص بشویم آقای پرورش رو کردند به حضرت آقا و عرض کردند: آقا یادتان هست آن خوابی را که پیش از انقلاب دیدید؟" ایشان فرمودند: "نه کدام خواب؟" آقای پرورش گفت:" همان که خواب دیده بودید امام را دارید تششیع میکنید!" حضرت آقا یادشان آمد و خودشان شروع به تعریف خواب کردند: پیش از انقلاب یک شب خواب دیدم که امام فوت کرده اند و ما در مشهد داریم ایشان را تشییع میکنیم یکی دو نفر از علمایی هم که با امام مشکل داشتند را دیدم که در تشییع حضور دارند ولی دارند میخندند، من خیلی حرصم گرفت از این کار این ها و رو کردم به آنها و گفتم شما در زمان حیات امام ایشان را راحت نمیگذاشتید الان هم دست از این کارهایتان بر نمیدارید؟ این را که گفتم دیدم امام از کفن بیرون آمدند و نیم خیز شدند بعد با انگشتشان سه بار به پیشانی من زدند و گفتند: تو یوسفی! تو یوسفی! تو یوسفی!" بعد حضرت آقا اضافه کردند که: "ما صبح این خواب را برای مادرمان تعریف کردیم ایشان گفتند از یوسفی که فقط چاهش نصیب تو شده! - منظورشان زندان ها و ... بود -" بعد آقای پرورش رو کرد به حضرت آقا و گفت: ان شا الله که نوبت عزیز مصریتان هم میرسد!" و ما رفتیم.


وقتی حضرت امام رحلت کردند آقای پرورش آمد گفت من آن شب منظورم این بود که این مشکلات ریاست جمهوریتان - ظاهرا همین قضایای آقای موسوی - حل میشود و.... نه این! ولی مثل اینکه منظور امام همین امر رهبری بوده!


* تصاویر منتشر نشده رهبر معظم انقلاب در کتاب شرح اسم.اینجا


به نقل از برادر عزیزم علی کرانی

۰ نظر
ایمان ایرانی

امام خامنه ای: این پایداری، این پافشاری بر مبانی خیلی چیز خوبی است

بسم الحق

سخن اول

اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس هشتم(اعضای کنونی جبهه پایداری) دی ماه 88 با رهبر فرزانه انقلاب دیدار کردند.

رهبر انقلاب در این دیدار سخنان مهمی درمورد خط فکری وجهت گیری های افراد حاضر درجلسه (آقاتهرانی، حسینیان، زارعی،رسایی،کوچک زاده،آلیا،کوثری و...) بیان کردند.


"من اول یک جمله در باب مجلس عرض بکنم. این مَنشی که شما دارید- یعنی احساس تکلیف، شناخت تکلیف، و بعد پای فشردن برآنچه که احساس شده لازم است و وظیفه شماست و ملاحظه چیزی را نکردن- جوهر نمایندگی است؛ این خیلی چیز باارزشی است...مواضعی که امروز شما ابراز می‌کنید- که همین پافشاری بر مبانی انقلاب و اصول انقلاب و ارزش‌های انقلاب و اینهاست- اکثریت عظیمی از مردم طرفدار این هستند"

بعضی ها در همان دوران وهمین الان مواضع این بزرگواران که مفتخر به شنیدن چنین تعزیف هایی از زبان امام امت شدند را مواضع افراطی و وکیل الدوله ای و غلط و... ازاین تهمت ها می نامند.علی مطهری  مواضع وخط فکری این افراد را باعث نابودی انقلاب می داند!! بعضی دوستان جبهه متحد در سایتها ونشریان انتخاباتی اینها را محکوم به مواضع افراطی میکردند و میکنند.

"البته گاهی چرا، به قول شما ممکن است به شما وکیل‌الدوله و چه و چه هم بگویند و از این حرف‌ها بزنند؛ اینها خیلی چیزهای مهمی نیست و هزینه زیادی ندارد. یک وقت همین موضع، هزینه‌های زیادی را بر انسان تحمیل می‌کند؛ باید برای آن شرایط هم آماده بود. من آینده‌نگری نمی‌کنم، نمی‌خواهم هم بکنم، نمیتوانم هم آینده‌نگری بکنم؛ اما شما برای همه شرایط آماده باشید و بیمناک از این نباشید که حالا اگر ما احساس تکلیفی کردیم و عملی انجام دادیم، یا حریفی زدیم، این موجب می‌شود که فلان هزینه بر ما تحمیل شود؛ خیلی خوب، بشود؛ دیگر زندگی همین است؛ زندگی مجاهدانه همین است."

خودتان قضاوت کنید امام امت در مودر این جماعت چه فرمودند بعضی ها چه تهمت ها زدند. ودقت کنید این دیدار 21 دی 88 انجام شده. یعنی دقیاق زمانی که فتنه 88  گذشته بود ومواضع اصولی اعضای پایداری ومواضع ورفتار های خواص بی بصیرت ومردود جلوی چشمان امام وامت بود.

سخن دوم

در این دیدار امام خامنه ای (مدظله العالی) خطاب به اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس(اعضای کنونی جبهه پایداری) می فرمایند:
"خوب، در مجلس آدم‌های جورواجوری هستند؛ هر دوره‌ای هم که پیش می‌آید، وضع خاصی پیدا می‌کند؛ لیکن وقتی یک هسته‌ای مثل شماها، یک مجموعه‌ای مثل شماها در مجلس وجود دارد، این پایداری، این ایستادگی، این پافشاری بر مبانی، خیلی چیز خوبی است؛ اینها به عنوان یک سنت‌هایی در مجلس‌ها می‌ماند و به پیشرفت مجلس کمک می‌کند."

آیا وقتی رهبری معظم از این خط فکری در مجلس اینقدر ابراز رضایت میکنند. وقتی این خط فکری مورد حمایت کامل علامه محمد تقی مصباح یزدی،بصیر ترین عالم دینی ما(با حفظ حرمت برای همه علمای انقلابی عزیز)،مطهری زمان وعقبه تئوریک نظام وکسی که شخص رهبری فرموده اند من سخنرانی های اخلاقی آقای مصباح را مستمر گوش میدهم وبسیار استفاده میکنم،  هست من وتو چه باید بکنیم؟! اون حجت شرعی که میگن وجود ندارد؟!
آیا ما نباید به پیشرفت مجلس وخط فکری پایداری بر مبانی کمک کنیم؟قطعا  مسئولیم.



به سخنان رهبری این سخن علامه مصباح هم اضافه کنید:/نقل قول از استاد نبویان کانیدای جبهه پایداری/من خصوصی خدمت آقای مصباح رسیدم و چون ایشان هیچ وقت در این موارد حرف نمی‏زند، آن طرف را گرفتم و پرسیدم که آیا مقام معظم رهبری مخالف جبهه پایداری است؟ ایشان فرمودند که آقا نه تنها مخالف نیستند بلکه  اگر " المجلس بالامانه " نبود، می‏گفتم که آقا درباره جبهه پایداری چه فرمودند.

سخن سوم

بعضی آقایان وقتی رهبری گفتند  "این عمار؟..."  گفتند همه روشن گری کنند وقتی گفتند خواص مواضع دوپهلو نگیرند وقتی گفتند خواص با مواضع شفاف بیان وسط میدان سکوت کردند دوپهلو موضع گرفتند و در یک کلام -خواسته یا ناخواسته- به فتنه ای که هدفش براندازی بود کمک کردند.

اما

اما در مورد  جریان انحرافی وقتی رهبری گفتند مسایل مربوط به دولت را "اصلی وفرعی" کنید. چه قیامتی به پا نکرnند! یکهو انقلابی ترین ها شدند! درد دین و ولایت وانقلاب گرفتند!

رهبری گفت فریاد،سکوت کردند.رهبری گفت سکوت ونقد عالمانه  بدون جنجال(دقیقا کاری که علامه مصباح انجام دادند)فریاد زدند.اونم چه فریادهایی...
در این میان اما عده ای هم بودند که سپر بلای انقلاب ورهبر شدند. خیلی از فحش ها وتیرها بجای خوردن به رهبری توسط دشمنان متوجه امثال رسایی ها وحسینیان ها شد.به قول استاد آقا تهرانی : ما در جبهه پایداری میخواهیم سپر بلای رهبر باشیم.

"خوب، در مجلس آدم‌های جورواجوری هستند؛ هر دوره‌ای هم که پیش می‌آید، وضع خاصی پیدا می‌کند؛ لیکن وقتی یک هسته‌ای مثل شماها، یک مجموعه‌ای مثل شماها در مجلس وجود دارد، این پایداری، این ایستادگی، این پافشاری بر مبانی، خیلی چیز خوبی است؛ اینها به عنوان یک سنت‌هایی در مجلس‌ها می‌ماند و به پیشرفت مجلس کمک می‌کند.بنابراین از اصرار بر امر صحیح و حق، ولو با هزینه‌هایی هم همراه باشد، شما هرگز نبایستی پشیمان باشید؛ که البته می‌دانم که پشیمان نیستید."

سخن چهارم

در مورد حلقه انحرافی کنار دولت-که خیلی از اعضای پایداری قربانیان این حلقه هستند- اعضای پایداری شدید ترین انتقادها را داشتند اما "انتقاد سازنده" با "انتقام" خیلی فرق دارد. اعضای پایداری در همین دیدار که هنوز خیلی از اتفاقات نیافتاده بود از اقدامات بعضی اطرافیان رئیس جمهور به رهبری گله کردند(بدون اینکه صرفا با رسانه ای کردن و جنجالی کردن انتقادات نسبت به دولت بخواهند انتقام گرفته باشند وباعث تنش میان قوا شده و چوب لای چرخ خدمت گذاری دولت بگذارند)
 امام امت فرمودند:
"در مورد دولت، خوب، این اشکالاتی که شما گفتید، ممکن است بعضی‌اش وارد باشد؛ منتها باید جمع‌بندی کرد. من این را بارها گفته‌ام؛ اثبات و نفی ما نسبت به اشخاص، ناشی است از جمع‌بندی‌ای که ما نسبت به این آدم یا نسبت به این دولت یا نسبت به این جریان داریم. این به معنای این نیست که هیچ نقطه منفی‌ای در این جایی که ما داریم تأییدش می‌کنیم، نیست؛ خوب، چرا، نقطه منفی هم هست؛ منتها من وقتی مقایسه می‌کنم بین آن نقطه منفی و آن نقاط مثبت، می‌بینم که آن نقاط مثبت ترجیح پیدا می‌کند. خوب، نتیجه جمع‌بندی می‌شود این.

به نظر من باید این‌جوری عمل کرد. شما هم تذکرات‌تان را بدهید. اگر منکری می‌بینید، نهی از منکر کنید؛ اگر چنانچه معروفی هست که زمین مانده، امر به معروف کنید؛ اما این موجب نشود که آدم این منکر را یا این نقطه منفی را بهانه قرار بدهد و راهش را جدا کند، یا فرض کنید که فاصله ایجاد شود، یا تعارض کند، یا تخریب کند؛ کمااینکه بعضی‌ها هم همین‌جورند.

از همه جا به بنده مراجعات گوناگون هست؛ بعضی می‌آیند یک نقطه منفی را در یک شخصی، در یک دولتی می‌گیرند، آن را مستمسک و دلیل قرار می‌دهند برای اینکه باید با او معارضه کرد، باید با او مخالفت کرد، باید با او دشمنی کرد، باید چه کرد. این درست نیست؛ باید جمع‌بندی کرد؛ بله، این اشکالات، برخی هست؛ برخی کوچک هم نیست، ممکن است بزرگ هم باشد؛ منتها در عین حال باید در جمع‌بندی ملاحظه کرد، دید که این جمع‌بندی نتیجه‌اش چه می‌شود. به نظر ما در این جمع بندی، آن نقاط مثبت غلبه دارد بر نقاط منفی"

خوب یادمان باشد، من وتو باید یار رهبری به عنوان نماینده انتخاب کنیم. باید نمایندگانی انتخاب کنیم که فرامین ولایت را اجرایی و عملی  کنند که آقایمان بیاید... نه اینکه برخلاف خط رهبری هرجا خودشان مصلحت ومعیار ساختگی ای به ذهنشون رسید بر اساس آن اقدام کنند.

سخن پنجم

فکر کنم دوستان خوب میدانند اگر اقدامات شجاعانه اعضای مجلسی خط پایداری نبود الان طرح وقف دانشگاه آزاد (با لابی باهنر مطهری عباسپور و...) اجرا شده بود...اگر پایداری ها نبودند حقوق مادام العمر اجرایی شده بود اگر پایداری نبود...

سخن آخر

انشالله با انتخابهایمان موجب خشنودی رهبر عزیز انقلاب را فراهم کرده باشیم که قطعا خشنودی امام عصر (ع) هم فراهم میشود. وعده ما فردا!

سخن بعد از آخر!

پایداری همیشه جواب میدهد!
۰ نظر
ایمان ایرانی

دلایل زیاد است، اما همین چند دلیل کافی است

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر خدا توفیق دهد چندتا مطلب انتخاباتی در این هفته در این وبلاگ خواهم نوشت.

الحمد الله در این دوره از انتخابات با پدیده ی انتخاباب مردم از بین  خوب وخوب تر مواجهیم.در دور اول اکثریت دوستان جوانی که دیدم به جبهه پایداری رای دادند...

برای رای ندادن به بعضی ها دلایل زیادی دارم که بگم! واین دلایل را شاید در طول چند سال بهشون رسیده ام در مورد اشخاص خاصی .اما نه شما وقت خواندن همه آنها را دارید ،نه من توان نوشتنشان را. به همین دلیل به نظرم رسید تنها یک دلیل -که ان یک دلیل دلیل کافی  ای باشد ونشان دهند دلایل مشابه- برای رای ندادن به بعضی از کاندید ها را مطرح کنم.

به این افراد رای ندهیم:1- محمدرضا باهنر 2-احمد توکلی 3-حجت الاسلام کازرونی 4-حبیبی و بادامچیان 5-حسین مظفر 6-خانم لاله افتخاری 7- علیرضا زاکانی 8- پرویز سروری و...

دلایل زیاد است، اما همین یک دلیلی که بیان میکنم کافی است!(البته شرمنده  آقای توکلی را استثنا کنید)
۰ نظر
ایمان ایرانی

قدرت حقیقی

بسم الله الرحمن الرحیم

جایتان خالی امروز ظهر خوب جایی بودم! پاتوق بچه بسیجی های نسل سومی، پسر های انقلابی دوآتیشه ی بسیجی ومذهبی و خانم های چادری و فاطمی! یا اگر بخواهم دقیق تر بگم لانه جاسوسی سابق شیطان بزرگ!!

بله سفارت سابق امریکا در خیابان طالقانی. جایی که شده مجتمع بزرگ 13آبان که زیر نظر سازمان بسیج دانشجویی است.کمی تامل کنید،یک سری دانشجو پاشدن رفتن سفارت ابر قدرت(؟!) اول دنیا را گرفته اند و آنجا را کرده اند پاتوق فعالیت های انقلابی وضد آمریکایی خودشان! کمی تامل کنیم.

داخل سفارت-شاید خیلی از خوانندگان تا حالا نرفته باشند-باغ بزرگ و خوش آب وهوایی است. ساختمان اصلی سفارت امریکا الان موزه شده.چندین تا ساختمان دیگه اما بعد ها توسط همین سازمان بسیج دانشجویی انجا ساخته شده است.
وقتی درون محوطه پر از درخت سفارت راه می رفتم، به معنای واقعی کلمه احساس غرور وقدرت میکردم.احساس قدرت برای اینکه30 سال پیش جوانهای انقلابی ای امثال ما،و در همین سن وسال امروز ما وقتی خیانت ها وتوطئه های این سفارت خانه بر ضد انقلاب اسلامی شان را درک کردند اراده کردند ،به ایمانشان اتکا کردند و با توکل بر خداوند متعال نشان دادند قدرت واقعی کجاست! نشان دادن پوشالی بودن قدرت آمریکا را.آتش زند پرچم بدترکیبش را.

راه رفتن امروز ما نسل سومی ها یا چهارمی های انقلاب آقا روح الله ، بعد از 33 سال همه جور دشمنی بر ضدمان ، در این سفارت خیلی حرفها برای گفتن دارد .خیلی عبرت ها دارد...


همین چند وقت پیش بود که یکی از خواص مردود وکهنه شده مملکت-لازمه بگم منظورم اکبر هاشمی رفسنجانی است؟!-
دیدگاهی را بیان کرده بود که مگر میشود با آمریکا که قدرت اول دنیاست مذاکره( بخوانید معامله وامتیاز دادن) نکرد؟! به هر حال امریکا قدرت اول دنیاست!

افراد مختلفی جوابهای خوبی به سخنان خنده دار ایشان داده اند.اما من هم با توجه به حرفهایی که در بالا زدم میخواهم سخن کوتاهی بگویم!
آقای رفسنجانی(راستی چه خبر از آقا مهدی تپل مپلتون؟!بازدیدشان از شعبه های دانشگاه آزاد لندن هنوز تموم نشده !؟)، این چه ابر قدرتیه که جلوی اراده ایمان قلبی چندین تا دانشجوی 20 وچند ساله که هیچ سلاح خاصی هم حتی نداشتند و می روند سفارتش را میگیرند "هیچ غلطی نمی تواند بکند" ؟!!
پس ابر قدرتیش چی شد؟!تحریم کرد؟خب حاصلش چی شد؟! حمله نظامی کرد با اتکا به ورزیده ترین نیروهای آموزش دیده اش،چه اتفاقی افتاد در طبس؟!


طبس صحنه دوئل واقعی بود بین آنهایی که مدعی قدرت بودند با آنهایی که قدرت از قلبهایشان می جوشد.قدرت واقعی یعنی آن اراده ای که شنهای صحرای طبس گوش به فرمان اویند مانند همه ذرات دیگر خلقت...

قدرت یعنی من نسل سومی انقلاب خمینی می توانم با افتخار همراه برادران وخواهران همرزمم در خیابانهای سفارت به غنیمت گرفته  شده آمریکا قدم بردارم.
قدرت یعنی اینکه کشورت در بدترین فشارها وتحریم ها باشد 33 سال اما با اقتدار هر روز پیشرفت کند وپیام انقلابش را به همه جای دنیا هم صادر. قدرت یعنی ندای الله اکبر در مصری که 30 سال همپیمان اسرائیل بود.
قدرت یعنی 33 سال در برابر زورگویی های آستکبار بایستی ، وهر کار از دستشان بر می آید انجام دهند اما هیچ غلطی هم نتوانند بکنند!

قدرت یعنی آن ایمان،توکل واعتمادی که در قلب روح الله بود وامروز در قلب فرزند زهرا(س)،سید علی است...
قدرت یعنی آن نجوای عارفانه امام ما در نماز جمعه که فرمود ای سید ومولای ما ...

قدرت امروز در دست حضرت آقا است که،
جسم تو کامل است ناقص نیست، میدهد عطر یک بغل گل یاس
دستت اما حکایتی دارد،رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس...


*تصاویری عبرت آموز از واقعه طبس
*مقالات مربوط به واقعه طبس
*واقعه طبس وتصاویر دیده نشده
۰ نظر
ایمان ایرانی