بسم الله الرحمن الرحیم


جایتان خالی امروز ظهر خوب جایی بودم! پاتوق بچه بسیجی های نسل سومی، پسر های انقلابی دوآتیشه ی بسیجی ومذهبی و خانم های چادری و فاطمی! یا اگر بخواهم دقیق تر بگم لانه جاسوسی سابق شیطان بزرگ!!


بله سفارت سابق امریکا در خیابان طالقانی. جایی که شده مجتمع بزرگ 13آبان که زیر نظر سازمان بسیج دانشجویی است.کمی تامل کنید،یک سری دانشجو پاشدن رفتن سفارت ابر قدرت(؟!) اول دنیا را گرفته اند و آنجا را کرده اند پاتوق فعالیت های انقلابی وضد آمریکایی خودشان! کمی تامل کنیم.


داخل سفارت-شاید خیلی از خوانندگان تا حالا نرفته باشند-باغ بزرگ و خوش آب وهوایی است. ساختمان اصلی سفارت امریکا الان موزه شده.چندین تا ساختمان دیگه اما بعد ها توسط همین سازمان بسیج دانشجویی انجا ساخته شده است.

وقتی درون محوطه پر از درخت سفارت راه می رفتم، به معنای واقعی کلمه احساس غرور وقدرت میکردم.احساس قدرت برای اینکه30 سال پیش جوانهای انقلابی ای امثال ما،و در همین سن وسال امروز ما وقتی خیانت ها وتوطئه های این سفارت خانه بر ضد انقلاب اسلامی شان را درک کردند اراده کردند ،به ایمانشان اتکا کردند و با توکل بر خداوند متعال نشان دادند قدرت واقعی کجاست! نشان دادن پوشالی بودن قدرت آمریکا را.آتش زند پرچم بدترکیبش را.

راه رفتن امروز ما نسل سومی ها یا چهارمی های انقلاب آقا روح الله ، بعد از 33 سال همه جور دشمنی بر ضدمان ، در این سفارت خیلی حرفها برای گفتن دارد .خیلی عبرت ها دارد...

همین چند وقت پیش بود که یکی از خواص مردود وکهنه شده مملکت-لازمه بگم منظورم اکبر هاشمی رفسنجانی است؟!-دیدگاهی را بیان کرده بود که مگر میشود با آمریکا که قدرت اول دنیاست مذاکره( بخوانید معامله وامتیاز دادن) نکرد؟! به هر حال امریکا قدرت اول دنیاست!افراد مختلفی جوابهای خوبی به سخنان خنده دار ایشان داده اند.اما من هم با توجه به حرفهایی که در بالا زدم میخواهم سخن کوتاهی بگویم!

آقای رفسنجانی(راستی چه خبر از آقا مهدی تپل مپلتون؟!بازدیدشان از شعبه های دانشگاه آزاد لندن هنوز تموم نشده !؟)، این چه ابر قدرتیه که جلوی اراده ایمان قلبی چندین تا دانشجوی 20 وچند ساله که هیچ سلاح خاصی هم حتی نداشتند و می روند سفارتش را میگیرند "هیچ غلطی نمی تواند بکند" ؟!!پس ابر قدرتیش چی شد؟!تحریم کرد؟خب حاصلش چی شد؟! حمله نظامی کرد با اتکا به ورزیده ترین نیروهای آموزش دیده اش،چه اتفاقی افتاد در طبس؟! طبس صحنه دوئل واقعی بود بین آنهایی که مدعی قدرت بودند با آنهایی که قدرت از قلبهایشان می جوشد.قدرت واقعی یعنی آن اراده ای که شنهای صحرای طبس گوش به فرمان اویند مانند همه ذرات دیگر خلقت...


قدرت یعنی من نسل سومی انقلاب خمینی می توانم با افتخار همراه برادران و خواهران همرزمم در خیابانهای سفارت به غنیمت گرفته  شده آمریکا قدم بردارم.

قدرت یعنی اینکه کشورت در بدترین فشارها وتحریم ها باشد 33 سال اما با اقتدار هر روز پیشرفت کند وپیام انقلابش را به همه جای دنیا هم صادر. قدرت یعنی ندای الله اکبر در مصری که 30 سال همپیمان اسرائیل بود.

قدرت یعنی 33 سال در برابر زورگویی های آستکبار بایستی ، وهر کار از دستشان بر می آید انجام دهند اما هیچ غلطی هم نتوانند بکنند!

قدرت یعنی آن ایمان،توکل واعتمادی که در قلب روح الله بود وامروز در قلب فرزند زهرا(س)،سید علی است...

قدرت یعنی آن نجوای عارفانه امام ما در نماز جمعه که فرمود ای سید ومولای ما ...

قدرت امروز در دست حضرت آقا است که،

جسم تو کامل است ناقص نیست، میدهد عطر یک بغل گل یاس

دستت اما حکایتی دارد،رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس



این متن را اردیبهشت ۹۱ در وبلاگم نوشته بودم! 

دیروز که برای جلسه ای باز رفته بودیم در خاک آمریکا(البته کلا زیاد میرویم)، جایتان خالی توت های درخت های توت رسیده بود، ما هم فرصت را غنیمت شمرده و توت آمریکایی میخوردیم!!
آیا قدرت غیر از این است که خاک آمریکا را اشغال کرده، در آن برای مبارزه با آمریکا برنامه ریزی کنند و عده ای هم بیرون از جلسه برن توت بخورن؟